va3to 444
به فاصله فکر نکن، کمی بمان که میرسم...
اگر چه عمر رفته و، جوانیام پیر شده
به تو در این جهان نشد، در آن جهان که میرسم...
...
افشین مقدیم

موضوعات مرتبط: va3tovasetooمحيط زيست من
برچسبها: بغض تنهایی
در خیابان ها
با متانت راه می رویم
با رعایت آداب
نشان می دهیم که خوشبختیم
اما این طور نیست
و این رژه
رژه ای است شبیهِ فرار
یعنی ما
آرام و منظم
از حقیقتِ خود می گریزیم.
- رسول یونان
اگر كسى را دوست دارى
بايد او را
آن طور كه هست دوست داشته باشى
نه آن طور كه گمان مى كنى بايد باشد..
لئو تولستوى
.
تو رنگ میدهی به لباسی که می پوشی !!
بو میدهی به عطری که می زنی !!
معنا میدهی
به کلمه های بی ربطی که شعرهای من می شوند !!!
فرصته زندگی داری..بخاطرَم خَطَر نکن
بپای این شِکَسته دل..جوونیتو هدر نکن
حیفه بمونی با غمه...عشقه منِه بی خانِمون
به شُعله ها نگاه بکن..
منم یه شَمعِه نیمه جون..
یــــــکی بـــــود..
هـــنوزم هســــت..
یکی رو دوســـت داشتــم..
هنـــوزم دوســــــش دارم..
آهــــــــــــای یــــکـــــــی؛
خــــیـــــلــــــی تــــکــــی..!!
گاهی فرقی نمیکند
پنجرهی اتاقخواب
رو به آتشبازیِ شبانهی «ایفل» باز شود،
یا برج دِیلاقی
که کلهی مضحکش را
در ابرهای اسیدیِ «تهران» فرو برده...
بالشت را که با دلبرت شریک شوی
«اکتاویو پاز» هم
با همان چشمهای کور شدهاش خواهد دید
آن اتاق خواب،
مرکزِ جهان میشود.
فرقی نمیکند گاهی
در اتاقِ آشنای خود از خواب بیدار شوی
یا سلولی که دیوارهایش
بیش از تمامِ لغتنامهی «دهخدا»
کلمه بر خود داشته باشند.
وقتی که دیوارهایی نامرئی
مدام حبسی بودنت را به تو یاد آور میشوند
و نوری که از درزِ کِرکِرهها میتابد
لباسِ راه راهِ زندانیان را
به تو میپوشاند
تا مجرم بودنِ خود را از خاطر نبری.
تو شعر مینویسی
پس مجرمی
و باید خو کنی
به دروغهای شاخ دارِ گربهای
که تنها
به آسه رفتنِ موشها ایمان دارد
تعجب ِ دردناكي بود
رفتن ات
مانند دهان ِ وامانده ي درخت
از ضربه هاي تبر
(آرش ناجي)
دست تمام درختان خسته به دستم
قدم می زنم با تو در ذهن این باد
اینجا که اُفتاد برگی به پای تو
من،
خش خشِ بی صدای دو فریاد...
.
.
.
فریاد
.
.
فریاد
و ترسِ من از درد بیداد...
اینجا نوشتم تو می آیی و می بری
گرد و خاک مرا تا به دریا
و می شوری و شور دریا که لب می زنم،
می شوم آب
می شوم تو
و تو می شوی ما
و ما،
خش خشِ بی صدای دو فریاد...
فریاد
.
.
.
فریاد
.
.
و ترسِ من از درد بیداد...
کامران رسول زاده
خودتان را در قلب هیچ آدمی نچپانید،جا نمی شوید ،چروک می شوید فقط..
همیشه نمی شود خود را به بیخیالی زد و گفت:
تنها آمده ام؛ تنها میروم...
یک وقت هایی, شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای؛
کم می آوری...
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد
که تا بینهایت عاشقانه دوستش بداری...!!!!
خبرش مثل زلزله در تمام من پیچیده،
تو داری ترکم می کنی
و من تـَرَک می خورم آرام
که فرو بریزم شکوه رفتنت را...
download konin gush bediin jaleb va gadimi hastt
TELEGRAM.ME/GUSHKONوای…!
عجب غوغا میکنند
در من…،
واژه هایی که
به وزن “تو”
شعر میشوند..!
باران
در راه است
لـــوس شـــدهlند
چشم هایـــم !
بهانه می گیرد دلــم
گیج می زند مغزم !!
یخ زده تنم
آفتاب
را با اغوشت
کجا
بردهlیی !؟
هرگز گمان نبر من از تو دورم
هر کجا باشم
کنار یاد تو ایستاده ام..
_________________________
ماندانا پیرزاده
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید
مرگ با خوشه انگور می آید به دهان
مرگ در حنجره سرخ - گلو می خواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی - ریحان - می چیند...
سهراب سپهرى، صداى پاى آب
گاهى اوقات مجبوريم بپذيريم كه برخى از آدم ها فقط
مى توانند در قـــلــــبــــــمـــــان بمانند نه در زندگيمان.
- سيلويا پلات
ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ آرﺯﻭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﯽ
ﻣـــــــﺎ ﮐﻪ ﻧــــــﺪﯾﺪﯾﻢ ،!!
ﻭﻟــــــــــــــﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺣــــــــــﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ●○•°
ﯾـــﮑﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳـﺘـــﺖ ﺩﺍﺷﺘـــــــﻪ ﺑــــــﺎﺷﻪ !!!!!
قهوه جشمان توست
تیره ،تلخ ؛آرامش بخش و اعتیادآور
هرشب خواب می بینم
سقوط می کنم از یک آسمانخراش
و تو از لبه آن
خم می شوی و
دستم را می گیری
سقوط می کنم هرشب
از بام شب
و اگر تو نباشی
که دستم را بگیری
بدون شک
صبحگاه
جنازه ام را
در اعماق دره ها پیدا می کنند...
رسول یونان
آزادی را...
آرامش را...
خدا را...
تو را...
من اغلب چیزهایی را که نمی بینم
می پرستم!
- صادق داوری ترشیزی
هیچ کس متوجه نمی شود
که برخی از افراد
چه عـذابـی را تحمـل میکنند
تا "آرام" و "خونـسرد" به نظر بیایند..
روزی اگر نبودم ،
یک آرزویم را برآورده کن !
و زیر لب بگو :
یادش بخیر ..
_________
سیمین دانشور
___________________________________________
دستم را دراز مى کنم
در آرزوى لمس
به سيمى مسى بر مى خورم
که جريان برق را در خود مى برد
تکهتکه مى بارم
مثل خاکستر
فرو مى ريزم
فيزيک، حقيقت را مى گويد
کتاب مقدس، حقيقت را مى گويد
عشق، حقيقت را مى گويد
و حقيقت، رنج است
- هالينا پوشوياتوسکا-
ﺩﻳﺸﺐ ﺳﺮﻱ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﺩﻡ!
ﺧﺎﻙ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ !!!!
ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ !-----------------------------
پرندگان پشتبام را دوست دارم
دانههایی را که هر روز برایشان میریزم
در میان آنها
یک پرندهی بیمعرفت هست
که میدانم روزی به آسمان خواهد رفت
و برنمیگردد.
من او را بیشتر دوست دارم.
-از مجموعه شعر «رنگهای رفتهی دنیا»
--------------------------------
فرسنگها فاصله بود میانشان،
اما مگر فرقی می کرد
فاصله،غریبه ترین چیز در این میان بود
چون تنهایی اش را می فهمید،
غمش را لمس میکرد،
آه او سینه اش را می سوزاند،
فارغ از فاصله ها
تمام حجم زندگی اش را
عطر حضور او پرکرده بود،
فاصله معنایی نداشت
وقتی
او عاشق شده بود...!
---------------------------------
خورشید مرده بود
و هیچ کس نمی دانست
که نام آن کبوتر غمگین
کز قلب ها گریخته
ایمانست...
- فروغ فرخزاد---------------------------------
امروز، همین حوالی بود که
کسی از کنارم گذشت
نفسم بند آمد
چقدر شبیه خاطراتم بود
کمی آرام تر
کمی عبوس تر
سالها شکسته تر
و زود بین جمعیت گم شد
شاید می ترسید کسی فریاد بزند
"دزد، دزد، خودش بود"
او که سال هاست قرارِ مرا ربوده است
یوسف مهدوی فر
--------------------------------
دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدی است
خسته ام از عشق هم خسته
"فروغ"-------------------------------
دونه های برف از آسمون فقط برای دیدن چشمات پایین میان
اما پاشونو که به زمین میزارن فدای مهربونیهات میشن ...
داره برف میاد به اسمون نگاه کن هروقت برف سیاه بارید
بهم خبر بده ، اون موقع من دیگه دوستت نخواهم داشت
اگه آفتاب تو چشات خونه کنه ميتونه خورشيد و ديونه کنه
ميتونه تو آيينه ی چشمای تو گل شب بو موهاشو شونه کنه
ميتونه ميتونه آب بشه تو نگاه تو دل سنگه هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمایه تو از نگات هر چی بگم بازم کمه
منو بارون تو و آفتاب شب و غم توی راه زندگی هم سفريم
نکنه اسير نتهایی بشيم آسمونيا رو از ياد ببريم
چه سخت است نه بتوانی از او بگذری نه بتوانی با او بمانی مرگ هم از هیچ دری داخل نمی شود
آموخته ام که وابسته نباید شد
نه به هیچ کس،نه به هیچ رابطه ای
و این لعنتی
نشدنی ترین کاری بود که آموخته ام...
دلی که می خواد بمونه ، تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
TELEGRAM.ME/GUSHKON
برو
اما دلت را خوش نکن
این لبخند
از جنس لبخند مهماندارست
در لحظات سقوط ...