maryam heydarzadeh
تو را سکوت می کنم و فریاد می زنم ،
نفس می کشم و عاشقی می کنم ،
تو را نقاشی می کنم و ترانه،
تا عشقمان ورد ِ زبان ِ تمام اهالی جهان شود .
تندیسی می سازم از تو به شایستگی
، می بوسمت به لهجه ی استوا ،
تو را هجی می کنم و می نویسم گرچه جهان
گنجایش ِ درک ِ نخستین حرف ِ
نام ِ بزرگت را هم ندارد ، بزرگواریت را الفبا تاب نمی آورد
، تو را خواب می بینم و قهرمان ِ
رویایم می شوی که حقیقت ِ فرداست .
تورا عاشقانه و نقاش ، بکر و خوشبخت
، طولانی و آرام زندگی میکنم ، زندگی یعنی عشق
و عشق یعنی تو با تمام ِ زیبایی های پیدا و پنهانت.
نظرات شما عزیزان: